نقد و بررسی
ریخت شناسی پیکرکهای انسانی عصر مفرغ
پيکره سازي در تمدنهاي پيش از تاريخ؛ راهي براي بيان نيازها، اعتقادات و مذاهب محسوب ميشده است. بشر با اغراقنمايي و تأکيداتي که بر روي پيکرهها اعمال مينمود به بيان خواهشها و خواستههاي خود ميپرداخت. عصر مفرغ (3100 ـ 1300/ 1250 ق.م) هم بر همين قاعده استوار است. در اين دوره بشر با دستيابي به مفرغ، يک فلز آلياژي، با پيشرفت چشمگيري در زمينهي تکنولوژي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي روبهرو شد. در ايران اين دوره همزمان با آغاز تمدن عيلامي بوده و تا اواسط عيلام ميانه نيز ادامه مييابد اما اثرات اين عصر در همهي مناطق ايران به صورت يکسان نبود.
در اثر پيش رو به ريختشناسي پيکرکهاي انساني اين دو تمدن (ايران باستان و آسياي ميانه) پرداخته شود. در ابتدا شناسايي محوطههاي باستاني ايران در عصر مفرغ انجام شده و سپس محوطههاي باستاني آسياي ميانه در دوره مذکور را مشخص نموده و در مبحث آخر با جمع آوري اطلاعات و تصاوير موجود در منابع در مورد پيکرههاي انساني عصر مفرغ در مناطق ذکر شده، به معرفي و مقايسه آنها از لحاظ ريختشناسي پرداخته شده است. اميد هست هر چند اندک، اين جُستار براي پژوهشگران باستانشناسي، جامعه شناسي، مردمشناسي و دوستداران تاريخ و هنر مجسمهسازي مفيد واقع شود.
0رای کاربران